Web Analytics Made Easy - Statcounter

این شب‌ها سریال کمدی دودکش۲ ساخته برزو نیک‌نژاد از شبکه یک در حال پخش است که الهام اخوان در آن نقش گندم را بازی می‌کند. او بازیگر ۳۳ ساله‌ای است که سال‌ها به عنوان منشی صحنه در آثاری چون ساخت ایران دو، پنچری، شیرین قناری و سریال همسایه‌ها حضور داشته است. اخوان دارای مدرک کارشناسی تئاتر و کارشناسی ارشد کارگردانی است و تجربه بازی در فیلم دوزیست و سریال «باخانمان» را در کارنامه دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بازیگر نقش گندم در سریال دودکش۲ در گفتگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا از شرایط پشت صحنه این سریال گفت و شناختی که خودش نسبت به شخصیت‌های دودکش۲ پیدا کرده است. متن کامل این مصاحبه را در ادامه می‌خوانید.

ظاهرا الان مشغول تصویربرداری هستید. کدام قسمت‌ها را ضبط می‌کنید؟

از قسمت ۲۴ می‌گیریم تا انتها. سریال شبانه تدوین نهایی می شود و برای پخش می‌رود.

چطور با وجود این که زود شروع کردید باز هم به تدوین همزمان با پخش رسیدید؟

تعداد روزهایی که برای کرونا تعطیل کردیم، زیاد بود. تقریبا ۳۰ روز تعطیل شدیم. آقای (امیرحسین) رستمی و (برزو) نیک نژاد و محمدرضا شیرخانلو کرونا گرفتند. هر زمانی که وضعیت قرمز می شد، پروژه دو سه روزی به بچه ها استراحت می داد. از حدود ۵ ماه پیش فیلمبرداری را شروع کردیم. ولی مجموعا به اندازه چهار ماه کار کردیم. چند روز به خاطر عید نوروز و رفتن به گرگان فیلمبرداری نکردیم.

شیوع کرونا چقدر روی بازی شما تاثیر گذاشت؟

من همزمان با بازی در سریال باخانمان کرونا گرفتم. سر آن سریال خیلی اذیت شدم. ولی سر سریال دودکش۲ چون یک بار گرفته بودم، باور این بیماری را داشتم. همبازی من، امیرحسین رستمی به شدت به کرونا حساس بود. زمانی که کرونای امیرحسین رستمی تمام شد، خیال من تا حدودی راحت شد. چون می‌دانستم بدنش آنتی بادی دارد، سکانس ها را راحت‌تر برگزار می‌کردم. ولی جو عمومی گروه ما پراسترس بود. همه ترس داشتند. دستیار گریم ما موقع کار کردن از ترس می‌لرزید. آخر سر هم کرونای سختی گرفت.

البته تضمینی نیست که فرد مبتلا به کرونا دوباره کرونایی نشود.

درست است. ولی بعد از یک بار ابتلا نگرانی من خیلی کم شد. من با کرونا خیلی راحت کنار آمدم. مراقبت می کردم. ولی هیچ وقت زندگی را بر خودم تلخ نکردم. استرس کرونا نداشتم.

چرا با وجود این که داستان سریال همزمان با کروناست، جلوی دوربین کسی ماسک نمی زند؟

آقای نیک نژاد تصمیم گرفتند داستان را در زمان کرونا روایت کنند. خانواده‌ها در جمع خودشان ماسک نمی‌زنند. ولی در مکان های عمومی و جاهای سرپوشیده ماسک دارند. این تصمیم کارگردان و گروه طراحی لباس بوده. من خودم می گفتم اگر کرونا هست، باید ماسک بزنیم. اگر کرونا نیست هم نباید ماسک بزنیم. در داستان ذکر می‌شد ما شخصیت ها همه قبلا از گرگان مبتلا به کرونا شده‌ایم و آنتی بادی داریم. بهانه‌ای درست می کردند که ماسک نزنند. ولی در سکانس‌های کلانتری و بانک ماسک داریم.

فیلمنامه کامل نوشته شده است؟  

فیلمنامه تمام شده است و همه می دانیم چه اتفاقاتی می افتد. بیشترین سوالی که از من می‌شود این است که آیا گندم و بهروز ازدواج می‌کنند یا نه. من جوابش را می‌دانم؛ اما نمی‌گویم. 

خودتان چه برداشتی از شخصیت گندم و ویژگی‌های او داشتید؟

شخصیت‌های کمدی به‌شدت جذاب‌تر از شخصیت‌های عادی هستند. ولی در تلویزیون نمی شود به شخصیت خیلی بال و پر داد و گفت من این ویژگی‌ها را دارم و آنها را بازی کردم. گندم یک آدم خیلی عادی بود که برخی تکیه‌کلام‌های شیرین به او اضافه شد. او یک زندگی هنری ساده با معضلات شخصی درون‌خانوادگی دارد. اگر بگویم این شخصیت یک ویژگی‌هایی دارد و من آن را اجرا کردم در واقع پررویی کردم. بضاعت من برای درآوردن شخصیت همین قدر بوده است.

می‌توانیم بگوییم گندم نسبت به بقیه آدم‌ها عاقل‌تر است؟ در واقع بلاهتی که دیگران دارند در او نیست.

ویژگی خانواده‌ها در دودکش ساده بودن‌شان است. بحث عاقل بودن و عاقل نبودن نیست. این خانواده به همه اعتماد می کنند و به دیگران پول قرض می‌دهند. گندم نسبت به بقیه اجتماعی‌تر است. او دانشگاه رفته و قاطی معاملات پدرش بوده. نمی شود گفت عاقل تر است. حواسش یک مقدار جمع‌تر است.

در یکی از سکانس‌ها دیگران راجع به عروسک‌سازی حرف می زنند، همه ذهنیت اشتباهی درباره این موضوع دارند. ولی «گندم» خودش یک عروسک‌ساز حرفه‌ای است و درس این رشته را خوانده. در سکانس‌های دیگر هم می‌شود عاقل‌تر بودن او را حس کرد.

دنیای دودکشی‌ها دنیای ساده و کوچکی است. دنیای آنها در قالیشویی خلاصه شده است. ته دنیای‌شان مسافرت گرگان است. گندم یک مقدار دنیادیده‌تر است. او مثل جوان های امروزی است که به قدیمی‌ها یاد می دهند چطور می شود از تبلت استفاده کرد.

به نظر شما جذابیت دودکش به ساده بودن خانواده‌ها برمی‌گردد؟

دودکش بلد بوده که چطور در دل مردم برود. معضلات مردم را جوری می گوید که هم غمناک باشد و هم بامزه. برگ برنده دودکش همین است. البته سریال پایتخت هم همین طوری بود و از دل مردم بیرون آمده بود.

یکی از انتقاداتی که به دودکش می شود این است که ضرباهنگش کند است.  بهروز دنبال نیمه گمشده اش می گردد و اتفاق مهم دیگری نمی‌افتد. این انتقاد را قبول دارید؟

من شخصا با این صحبت موافقم. ولی ما در تلویزیون دو سبک کمدی داریم. کمدی قصه مثل سریال باخانمان و کمدی موقعیت مثل سریال دودکش۲. در سریال دودکش۲ بیننده دوست ندارد از آن قالیشویی بیرون بیاید و روابط فیروز و بهروز را از دست بدهد. تکاپوی بهروز با وجود نداری‌اش برای پیدا کردن نیمه گمشده‌ جالب است. من آقای نیک نژاد را در عرصه کمدی موقعیت قبول دارم، دودکش۲ را هم از باخانمان بیشتر دوست دارم. موافقم یک سکانس‌هایی بیش از حد طول کشیده است. ولی همان سکانس ها هم طرفدار دارد. الان یک چیزهایی از حوصله مردم خارج شده است. من به مردم حق می دهم. دوست دارند تندتر به نتیجه برسند. آقای نیک نژاد خودش دودکش ۱ را نوشته و به شدت این سبک را می‌شناسد.

چرا رابطه عاشقانه بهروز و گندم یک طرفه است؟

کاملا یک‌طرفه است. (می‌خندد) بهروز دنیای خودش را دارد و گندم هم از سادگی بهروز خوشش می‌آید. ولی بهروز مرد رویاهایش نیست. الان ما اگر یک راننده یا کارمند ساده ببینیم، می گوییم چقدر آدم خوبی بود. الان سادگی نشانه انسانیت است.

به نظر شما دودکش۲ درباره ازدواج جوانان چه حرف و سخنی دارد؟

دودکش۲ می‌خواهد بگوید شرایط این قدر راحت نیست که جوانی برود فکرنشده ازدواج کند. شرایط خیلی سخت تر از این حرف‌هاست. بهروز می‌گوید من وقتی نمی توانم قرضم را پس بدهم چطور می توانم با نیمه گمشده ام ازدواج کنم.

ترجیح شما بازی در سینماست یا شبکه نمایش خانگی یا تلویزیون؟

الان نظری ندارم. بعد از این سریال باید به خودشناسی برسم. ولی دیگر کمدی بازی نخواهم کرد. ترجیح می دهم فعلا وارد فضای کمدی نشوم. کار بعدی من  قطعا درام است. من دو سریال کمدی را تجربه کرده ام. دوست دارم قصه های ملودرام را تجربه کنم.

فیلمبرداری سریال تا کی طول می‌کشد؟

اگر اتفاق خاصی نیفتد، ۱۲ مرداد فیلمبرداری تمام می‌شود.

به گزارش ایرنا، سریال «دودکش» برای اولین بار به کارگردانی محمدحسین لطیفی و تهیه‌کنندگی زینب تقوایی در رمضان سال ۱۳۹۲ از شبکه یک سیما پخش شد. فصل دوم این سریال نیز قرار بود در ماه رمضان ۱۴۰۰ روی آنتن برود اما برای پخش در آن زمان آماده نشد.

در خلاصه داستان سریال «دودکش ۲» با اشاره به همان تکیه‌کلام‌ها آمده است: «خانواده فیروز مشتاق که بی‌قیف و قپی به سفری رفته‌اند، در راه بازگشت به تهران با دختری همسفر می‌شوند که از نظر بهروز، «نیمه گمشده» قلمداد می‌شود و به ضرس قاطع، شروعی برای فرو رفتن خانواده در آمپاس است! بماند که با آنچه از نصرت و شرایط جدیدش مشهود به نظر می‌رسد، بستر قمپزش گسترده‌تر از قبل شده است و با عقبه‌ای که از آنان سراغ داریم، ماجراهایی آغاز می‌شوند که بی‌هیچ شائبه‌ای در زندگی همه و به ویژه کسانی که پا به قالیشویی می‌گذارند، تاثیرگذار هستند!».

برزو نیک نژاد در فصل اول سریال دودکش، نویسنده بود و در فصل دوم کارگردان مجموعه است.

هومن برق نورد، سیما تیرانداز، بهنام تشکر، نگار عابدی، امیرحسین رستمی، الناز حبیبی، محمدرضا شیرخانلو و یاس نوروزی بازیگران فصل اول دودکش هستند که در فصل دوم نیز با تغییراتی به همراه بازیگران جدید حضور دارند.

برچسب‌ها الهام اخوان فیلم دوزیست بهنام تشکر گرگان برزو نیک نژاد ماه رمضان شبکه یک سیما سیما تیرانداز نگار عابدی هومن برق نورد

منبع: ایرنا

کلیدواژه: الهام اخوان فیلم دوزیست بهنام تشکر الهام اخوان فیلم دوزیست بهنام تشکر گرگان برزو نیک نژاد ماه رمضان شبکه یک سیما سیما تیرانداز نگار عابدی هومن برق نورد سریال دودکش۲ سریال دودکش نیمه گمشده سکانس ها شخصیت ها نیک نژاد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۶۳۱۹۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

برای کار التماس نمی‌‌کنم

    اوهمچنین کارگردانی سریال آ‌ینه را که در دهه ۶۰ از تلویزیون پخش می‌شد وبسیار پرمخاطب بود، برعهده داشته است. لطفی در سینما نیز دو فیلم سرخپوست‌ها و پاک‌باخته را ازخود به یادگارگذاشته است.مخاطبان تلویزیون لطفی رابیشتر با سریال خانه به دوش و نقش اصلان به یاد می‌آورند. این هنرپیشه پیشکسوت تاکید می‌کند که نقش اصلان را به‌عنوان یک کاراکتر منفی و منفور با طنز و کمدی درآمیخته تا شخصیتی جذاب و ماندگار خلق کند. گفت‌وگو وخاطره‌بازی با غلامحسین لطفی و بیان برخی مسائل از زبان او برای اولین‌بار جذاب است و ماحصلش هم خواندنی. کارگردان وبازیگری که نیم‌قرن ازفعالیت‌های هنری‌اش می‌گذرد و با کوله‌باری از تجربه دارد قطعا خاطرات و ناشنیده‌های زیادی برای گفتن دارد.

این روزها چه می‌کنید؟
حدود ۱۰سال است که در قزوین زندگی می‌کنم و در این مدت فقط در فیلم نارگیل دو بازی داشته‌ام. اکثر مواقع در خانه هستم و فیلم می‌بینم، کتاب می‌خوانم و شعر می‌نویسم. از آن آدم‌هایی نیستم که بگویم چون تنها هستم، بنشینم و در و دیوار را نگاه کنم تا عمرم بگذرد. فیلم زیاد می‌بینم، در حدی که اگر بر بدن من تیغ بکشید به جای خون، فریم‌های فیلم بیرون می‌زند. 

شما در دهه ۷۰ و تا حدودی ۸۰ بازیگر به نسبت پرکاری بودید اما ناگهان خیلی کم‌کار شدید. چه اتفاقی افتاد؟ آیا خودتان در انتخاب نقش‌ها سختگیر بودید؟
اوضاع و احوال ساخت فیلم چند سالی است که خیلی بد شده. ۱۵سال پیش هم سر فیلمبرداری سریال بایرام، سقوط کردم و کمر و پاهایم دچار آسیب شد. از طرف دیگر، پیشنهادات زیادی داشتم اما دندان‌گیر نبودند. نقش‌های شبیه به هم را بازی نمی‌کنم. نقش باید متفاوت باشد. متأسفانه برخی ‌کارگردانان و تهیه‌کنندگان هم نقش‌هایی را پیشنهاد می‌کنند که انسان تصور می‌کند اینها اصلا در دنیا و جامعه امروز ما زندگی نمی‌کنند. وقتی من بازیگر نقش را درک نمی‌کنم، چگونه می‌توانم بازی‌اش کنم؟! برای همین هم هست که خیلی از کارها با استقبال مردم مواجه نمی‌شوند.

با توجه به این‌که سال‌هاست کار نمی‌کنید، امرار معاش‌تان از چه طریق می‌گذرد؟
من استثنائا جزو کارگردانان استخدام وزارت ارشاد هستم و یک حقوق پایه دریافت می‌کنم، در صورتی‌که دکترای کارگردانی دارم. به هرحال، باهمین حقوق حداقلی کنار آمده‌ام.اگر طلب‌هایم دربازیگری‌ام را پرداخته بودند و پس‌انداز می‌کردم، الان میلیاردر بودم. 

در جایی خواندم که شما یک شهربازی و کافی‌شاپ در قزوین دارید. واقعیت دارد؟
نه، اصلا صحت ندارد. ۱۵سال پیش برای راه‌اندازی یک شهربازی اقدام کردم اماآن‌قدر برایم زدند که پشیمان شدم ورهایش کردم. 

سکونت در قزوین و دوری از تهران در فعالیت‌تان تأثیرگذار نبوده است؟
تهران هم که بودم بیشتر با تلفن کار می‌کردم. از آن بازیگرانی نبودم که هر روز در دفاتر فیلم‌سازی باشم و برای کار التماس کنم یا برای فلان تهیه‌کننده هدیه بخرم. اگر از گرسنگی بمیرم هم چنین کاری نمی‌کنم. معتقدم اگر خودشان به فکر من بازیگر بودند ارزش دارد، نه این‌که خودم را تحمیل کنم. دور از ادب و فرهنگ من هنرمند است. 

در کارنامه بازیگری‌تان نقش‌های متفاوت و ماندگاری دیده می‌شود اما مردم همچنان شما را بیشتر با نقش اصلان سریال خانه به دوش به یاد می‌آورند. 
اصلانی که من بازی کردم یک نقش منفی کاملا منفور بود. همیشه از نقش‌های منفی استقبال کرده‌ام چراکه می‌دانم در این نقش‌ها چیزهایی نهفته است که بازیگر می‌تواند ارائه کند. البته من اصلان را از قالب یک کاراکتر منفی خشن درآوردم و با طنز درآمیختم، طوری که وقتی او در دو سه سکانس نباشد، مخاطب دنبالش می‌گردد. بازیگر باید تلاش کند تا کارهایش برای مردم تکراری و یکنواخت نباشد. من نقش‌های متفاوتی ازجمله کارگر، پلیس، پزشک و...بازی کرده‌ام. در جوانی با یک ضبط صوت در پارک‌ها با مردم صحبت می‌کردم و ارتباط می‌گرفتم. دیالوگ‌های کارمندان بازنشسته را یادداشت و روی صحبت‌ها، لباس‌ها و حرکات‌شان تحقیق می‌کردم تا نقشم با واقعیت یکی شود. تمام توانم را برای نقش می‌گذاشتم. بازیگر نباید فقط دیالوگ را حفظ کند و کارگردان هم خوشش بیاید. باید برای نقش زحمت کشید. من به خودم سخت می‌گرفتم تا نقش به دل مردم بنشیند. مثلا وقتی نقش یک نمایشگاه‌‌دار را داشتم مردم فکر می‌کردند واقعا نمایشگاه‌چی هستم. با تحقیقات این کار را انجام می‌دادم. 

همین اواخرشبکه آی‌فیلم درحال بازپخش سریال خانه به‌دوش بود.به نظرتان چراباوجودگذشت۲۰سال این سریال باوجود بازپخش‌های متعدد، همچنان مخاطب دارد؟
نزدیکان من حتی سی‌دی این سریال را در خانه دارند. خانه به دوش یک کارگردان خوب مثل رضا عطاران داشت و انتخاب نقش‌ها در آن به درستی صورت گرفته بود. یک کارگردان آمریکایی می‌گوید اگر بازیگران درست انتخاب شده و سر جای خودشان باشند، ۸۰ درصد کار یک فیلم انجام شده است. در خانه به‌دوش هم هر کسی سر جای خودش بود. بیشتر سریال‌های قدیمی هم‌چنین وضعیتی داشتند. به‌نظرم در حال حاضر آی‌فیلم یکی از موفق‌ترین شبکه‌های تلویزیون است، چون سریال‌های قدیمی و خاطره‌انگیز را پخش می‌کند. البته من نقش‌های خوب زیاد داشته‌ام و فقط به اصلان محدود نمی‌شود اما مردم از اصلان خوش‌شان آمده و مرا با این کاراکتر می‌شناسند.

خودتان کدام نقش‌تان را بیشتر دوست دارید؟ 
در سال ۱۳۶۱که دانشجوی سال دوم بودم نقش مالکوم ایکس از رهبران سیاهپوست آمریکا را بازی می‌کردم که در سخنرانی کشته می‌شد.۴۵دقیقه در سخنرانی حرف می‌زدم. مرتب باید صدایم را بالا و پایین می‌کردم تا یکنواخت نباشد و مخاطب دلزده و کسل نشود. خودم این نقشم را خیلی دوست دارم. 

علاوه بر بازیگری، تجربه کارگردانی دو فیلم هم در سینما دارید. چرا روند فیلم‌سازی‌تان ادامه پیدا نکرد؟
فیلم ساختن پول می‌خواهد؛ باید تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار باشد. من الان هم مدام در حال نوشتن هستم و سناریو زیاد دارم. اجازه نمی‌دهم مغزم زنگ بزند. 

یکی از فیلم‌های‌تان پاک‌باخته است که اتفاقا فروش خوبی هم داشت. 
پاک‌باخته یک فیلم سفارشی بود. سوژه فیلم تکراری بود اما طوری ساختمش که تکراری به نظر نرسد. کار خوبی هم شده بود. آن زمان آقایان اکبر عبدی و علیرضا خمسه با هم قهر بودند. با فیلم پاک‌باخته آشتی‌شان دادم. این دو غول بازیگری در فیلم روبه‌روی هم بازی کردند. 
 
در تلویزیون هم سریال موفق آینه را کارگردانی کرده‌اید که در زمان خودش فوق‌‌العاده پرمخاطب بود. 
درهمه جای دنیا وقتی سریالی موفق می‌شود ادامه‌دار می‌شود ولی در ایران این‌گونه نیست و برعکس عمل می‌کنند. وقتی سریال آینه را می‌ساختم حتی پشت صحنه برایم مهم بود.درکارسختگیرهستم ولی درحال حاضر کسانی هستند که فرق قاشق وچنگال را نمی‌دانند و به همین‌خاطر دوست ندارم با آنها کار کنم. 

یکی ازبازی‌های ماندگار دیگر شما به فیلم پرده آخر بازمی‌گردد.حیف نیست که کارگردانی مثل واروژ کریم مسیحی فقط دو فیلم ساخته باشد؟
بالاخره همه ما یک دلیل برای کم‌کاری داریم.آقای کریم مسیحی دستیارآقای بیضایی بودند و کارشان درخشان و عالی بود. امیدوارم همیشه تندرست باشند. کارگردان و نویسنده درجه یکی هستند. حیف است که ایشان کنار گذاشته شوند و نتوانند کار کنند. هرازگاهی در فضای مجازی عکس من و چند همکارم را می‌گذارند و از بیکاری ما می‌نویسند اما الان با قاطعیت می‌گویم که کسی نمی‌تواند ما را کنار بگذارد و خودمان نمی‌خواهیم با هر شرایطی کار کنیم. 

در سریال شب روباه هم یک تیپ جدید و جالب از پلیس ارائه دادید. یک کارآگاه به شدت خونسرد که همیشه یک پاکت آلبالو خشکه در جیب داشت و به همه و حتی مظنونین تعارف می‌کرد. 
تا به امروز هیچ خبرنگاری حرف شب روباه رابا من نزده بود وبرایش مهم نبود.شب روباه یکی ازبهترین سریال‌های کارآگاهی است که نسخه سینمایی‌اش هم ساخته شد. یکی ازبهترین با‌زی‌هایم در نقش استوار سجادی شب روباه است. این سریال راخیلی دوست دارم.

میان کارگردانی و بازیگری کدام را ترجیح می‌دهید؟
هر دو را دوست دارم اما درحال حاضراولویت من،کارگردانی است.البته اگر پیشنهادخوبی هم دربازیگری داشته باشم قبول می‌کنم. 

شما با کارگردانان بزرگی مثل مسعود کیمیایی، بهرام بیضایی، واروژ کریم مسیحی، شاپور قریب و ... کار کرده‌اید. دوست داشتید با کدام فیلمساز همکاری داشته باشید و فرصتش پیش نیامد؟
دلم می‌خواست با مرحوم مهرجویی کار کنم که متأسفانه فرصت نشد. برخی ‌هنرپیشه‌ها شانس می‌آورند و با کارگردانان بزرگ کار می‌کنند. امیدوارم در آینده فرصت همکاری با فیلم‌سازان بزرگ را داشته باشم. 

دیگر خبرها

  • ویروس کرونا در بدن این مرد هلندی بیش از ۵۰ بار جهش داشت
  • بازگشت بهروز افخمی کارگردان پرحاشیه ایران به آنتن تلویزیون
  • برای کار التماس نمی‌‌کنم
  • عاشقانه شمس و مولانا رکورد کمدی‌ها را زد/تغییر ناگهانی دبیر اقوام
  • از سینمای متفکر به فیلم های کمدی رسیدیم
  • زور سرمایه به هنر نمی‌رسد
  • عروس بزرگ امام چرا همسرش را «داداش» صدا می زد؟ /آقا مصطفی اصلا از وضعیت نجف راضی نبود /او نمی خواست مثل بقیه پوشیه بزنم
  • مردی که ۶۱۳ روز کرونا داشت، فوت کرد
  • ترکیب آلومینیوم برای مصاف حساس با پرسپولیس
  • برنامه سینمایی «هفت» از شبکه نمایش